زندگی رنگی | ای خواجه حافظ شیرازی بزن فالی و بگو احوالی :
فروردین
چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش
تعبیر
به دنبال یافتن کسی هستی که بتوانی به راحتی با او درددل کنی. خجالت کشیدن و گوشهنشینی برای تو نتیجهای نخواهد داشت. بهانه و عذرها را کنار بگذار تا دلت زنده و جوان شود. تو به هدفهایت میرسی زیرا نشانههایی از آن را لمس کردهای. برای رسیدن به آنچه دوست داری، باید تحمل مشکلات را داشته باشی. با کمی زحمت و تلاش به زودی به نتیجه میرسی.
اردیبهشت
از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود
کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدا
به تجمل بنشیند به جلالت برود
تعبیر: از بیخبری و سختی خلاص میشوی. راهت را پیدا میکنی اما کمی سختی و ملامت میکشی. هر کسی تا سختی نکشد به راحتی نخواهند رسید. هیچ کس از آیندهی خود خبر ندارد ولی تو آینده ای روشن داری و به تمام نیات دل خود خواهی رسید.
خرداد
هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل
تعبیر
سختی ها جزء جدانشدنی از زندگی هستند و اگر طالب چشیدن طعم موفقیت و خوشبختی هستید باید برای رسیدن به آن، مشکلات را تحمل کرده و صبوری کنید.قدم در راهی گذاشته اید که برای موفقیت نیاز به دقت کافی و آرامش خاطر است. از تصمیمات عجولانه برحذر باشید و از حوادث و رخدادهای آینده غم و ترس به دل راه ندهید.
تیر
برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز
بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز
روز اول رفت دینم در سر زلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
تعبیر:خیلی عاشق هستی و از غم و دوری شب و روز نداری ولی سعی کن کمی واقعیتر فکر کنی. کاملاً مراقب باش و در کارها دوراندیشی و آیندهنگری را فراموش نکن. ظاهربینی ممکن است کار دستتان بدهد، حواستان باشد که به بیراهه کشیده نشوید.
مرداد
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
تعبیر
دچار گرفتاری شدهاید و بسیار اندوهگین هستید. همین باعث شده به گله و شکایت روی آورید. احساس میکنید بخت و اقبال از شما روی گردانده است. از یأس و ناامیدی برحذر باشید، زندگی جریان دارد و به دنبال هر سختی آسانی فرا میرسد. به خداوند توکل کنید و صبور باشید.
شهریور
سمنبویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندندز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
تعبیر
با یک اتفاق کوچک خیلی زود از پا میافتی و فکر میکنی دیگر کارت تمام است. همه ی کارهایت نیمه تمام باقی مانده است. خودت می دانی اگر اراده کنی همیشه بهترین ها مال توست ولی تنبلی کرده و تدبیر کارت را به دست دیگری می سپاری. خودت را کنار نکش و همیشه در میدان کار و کوشش باش. تو موفق می شوی.
مهر
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
تعبیر:
گذشته ها گذشته. کینه ها را فراموش کنید و از خودتان مروت و گذشت نشان بدهید. بسیار دلتنگ هستید، منتظر پیامی،خبری ، نشانهای، ... از کسی هستید. امیدوار باشید انشاءالله که انتظارتان به زودی به پایان برسد.
آبان
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در بحر فتادهام چو ماهی
تا یار مرا به شست گیرد
تعبیر:
شما از کلیه ی رقیبان خود سبقت میگیرید و همه را از میدان به در میکنید. شانس پیروزی در دست خودتان هست، آن را گم نکنید و نگذارید رقیبان آن را از دستتان بربایند.
آذر
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن
مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد
تعبیر
چاره ای غیر از سکوت ندارید. راهتان را گم کردهاید. بسیار بیتاب هستید. برخی تو را دست کم گرفتهاند، نسبت به این موضوع بیتفاوت باشید. کسانی با تو همصحبت هستند که در ظاهر نصیحت میکنند؛ ولی در باطن و پشت سر با تو دشمنی میکنند.
دی
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج
دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش
به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج
تعبیر:
دل در گرو کسی یا چیزی بستهاید. هدفتان تماماً همان است. از هیچ کار و تلاش و هزینه ای برای رسیدن به آن هدف دریغ نمی کنید. با این همه تلاش و پشتکار قطعاً به هدفتان خواهید رسید.
بهمن
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
به لابه گفت شبی میر مجلس تو شومشدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد
تعبیر:
تمام تلاشت را به کار گرفتی که به هدفت برسی اما نشد. خودت را ناراحت نکن. شاید تقدیر، سرنوشت بهتری برای شما در نظر گرفته است.
اسفند
به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
گرت ز دست برآید مراد خاطر ما
به دست باش که خیری به جای خویشتن است
تعبیر:
به کسی علاقه مند هستی و به او قول داده ای بر سرعهد و وفای خویش ایستاده ای ولی می ترسی که او پاییند نباشد اما دلسرد نشو که کارها درست می شود.