ماه مگ | سپندارمذگان (یا اسفندارمذگان) یک جشن باستانی ایرانی است که به عنوان روز گرامیداشت زن و زمین شناخته میشود. این جشن در تقویم کهن ایرانی در روز پنجم از ماه اسفند (مطابق با ۲۹ بهمن در تقویم امروزی) برگزار میشد.
ریشه و فلسفه سپندارمذگان
واژه سپندارمذ (یا اسفندارمذ) در اوستا به صورت Spenta Armaiti آمده است که یکی از امشاسپندان در آیین زرتشتی و نماد بردباری، عشق، فروتنی و حمایت از زمین و زنان نیکاندیش است. در باورهای کهن، این روز به زنان مهربان، پاکدامن و فداکار اختصاص داشت و مردان در این روز به همسران و مادران خود هدیه میدادند.
تفاوت سپندارمذگان با ولنتاین
سپندارمذگان را برخی معادل روز ولنتاین در فرهنگ غربی میدانند، اما تفاوتهایی اساسی بین این دو وجود دارد:
- سپندارمذگان بیش از آنکه روز عشق رمانتیک باشد، روزی برای گرامیداشت زنان و زمین است.
- در این جشن، مردان به زنان هدیه میدادند، درحالیکه ولنتاین یک جشن دوطرفه برای زوجین است.
- ریشه سپندارمذگان کاملاً ایرانی و برخاسته از باورهای زرتشتی است، در حالی که ولنتاین خاستگاهی اروپایی دارد.
آیینهای روز جشن سپندارمذگان
در این روز مردان به همسران خود هدیه میدادند. مردان زنان خانواده را بر تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند و به آنان هدیه میدادند. این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میگردید.
این جشن را با نامهای جشن برزیگران هم نامیدهاند. در روز اسپندگان چند جشن با مناسکی بهخصوص برگزار میشدهاست.
نخستین آنان جشن مردگیران یا جشن مژدگیران بود که ویژه زنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه میخریدند و از آنان قدردانی میکردند. امروزه نیز بیشترین جنبه مورد تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است.
در زمان گذشته چنانکه ابوریحان روایت کرده، عوام کارهای دیگری هم میکردند، چون آیینهای جادویی برای دورکردن خرفستران. اما ابوریحان این آیینها را تازه و نااصیل خوانده است.
اختلاف در زمان برگزاری
هماکنون در برخی جاها، به جای روز سپندارمذ (پنجم) از ماه سپندارمذ (اسفند)، روز ۲۹ بهمن را روز جشن سپندارمزگان میدانند.
درباره پرسش بخاطر وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنان در نوشتههای کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنان، موجب گسست همه این رشته خواهد شد.
چنان که در منابع ایرانی آمده، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسپندگان است.
این اندازهها و فاصلههای تعریفشده در نوشتهها و ریشهنامههای کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای ۳۱ روزه (مبدأ هجری خورشیدی کنونی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، همسان است؛ ولی با کتابچهای نو ساخته که در چند سال گذشته در ایران با نام سال نمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، هماهنگی ندارد.
چراکه در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب چله (یلدا) تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا سپندارمذگان (اسپندگان) به ۱۹ روز رسیده که این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونههایی از آشفتگیهایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاه شماری ایرانی را مخدوش کردهاند، بلکه اختلالهایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آوردهاند.
قدمت ۲۰ ساله این تقویم، دستکاریهای فراوان در گاه شماری ایرانی و زرتشتی نبود هیچگونه سامانه کبیسهگیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلافهای فراوان با دیگر زرتشتیان جهان باعث شده که زرتشتیان نیز چنین دستکاریهایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست شمارند.
از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه ۳۰ آذر، جشن سده در ۱۰ بهمن و جشن سپندارمذگان (اسپندگان) در ۵ اسفند است.