رنج‌ آورترین فیلم زندگی من " سوجان " بود

حمیدرضا نعیمی، بازیگر نقش اسفندیار در سریال تلویزیونی سوجان می‌گوید که رنج‌آورترین فیلم زندگی‌اش سوجان بوده است.

ماه مگ به نقل از باشگاه خبرنگاران | حمیدرضا نعیمی کارگردان تئاتر، بازیگر، نمایش‌نامه‌نویس و مدرس دانشگاه است که مخاطبان این روزها وی را در سریال سوجان در نقش اسفندیار می‌بینند و می‌شناسند. به بهانه استقبال مخاطبان از سریال تلویزیونی سوجان به گفت‌وگو با حمیدرضا نعیمی بازیگر این سریال پرداخته‌ایم تا اطلاعات بیشتری از سختی‌های ساخت فیلم و بازی بازیگران در اختیار شما مخاطبان قرار دهیم.

فیلمنامه شرط حضورم در سریال سوجان بود

چه شد که تصمیم گرفتید در سریال سوجان در نقش اسفندیار ایفای نقش داشته باشید؟

حمیدرضا نعیمی پاسخ داد: بنده از طریق دوستان و همکاران به پروژه سریال سوجان دعوت شدم و با حسین تبریزی تهیه‌کننده این سریال آشنا شدم. حرف‌های اولیه را زدیم و ظاهرا بنده برای نقش اسفندیار که یک کاراکتر کلیدی در سریال بود انتخاب شدم و به طبع باید فیلمنامه را می‌خواندم. وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم با اثر ارزشمندی همراه هستم که با فیلم‌هایی که از تلویزیون دیده یا شنیده بودم، متفاوت است‌؛ به عبارتی برایم یاد آور سریال‌های خوب تلویزیون بود، زمانی که با خانواده می‌نشستیم و سریال‌هایی مانند نرگس و پس از باران را تماشا می‌کردیم. به هرحال فیلمنامه شرط حضورم در سریال سوجان بود و وقتی که فیلمنامه را خواندم بسیار مشتاق شدم تا در این پروژه کار کنم.

مسئله بعدی کاراکتری بود که در سریال سوجان بازی می‌کردم فراز و نشیب داشت و تحت فشار آن جامعه روستایی بود، لذا یک مرد با تمام سختی‌ها باید مسائل خانواده خود را پیش ببرد و از سویی مراقب جامعه هم باشد. کاراکتر اسفندیار به دنبال عدالت است و دوست داشتم این کاراکتر به گونه‌ای نباشد که مخاطب از آن خسته شود و اینگونه هم نباشد که مخاطب تعریف خاصی از این کاراکتر نداشته باشد. به همین دلیل در طول فیلمبرداری در شب یا همان روز فیلمبرداری اتفاق می‌افتاد که با کارگردان صحبت می‌کردم تا در قسمتی از کار، کاراکتر اسفندیار سکوت داشته باشد یا در جایی دیگر چیزی بگوید بهتر بنظر می‌رسد، با کارگردان بحث و گفت‌وگو می‌کردیم تا این کاراکتر برای مخاطب خسته کننده نباشد.

معمولا همیشه به آدم‌های خوب مشکوک هستیم و به هرحال شاید در خیال پردازی داستان‌ها و نمایش‌ها مطلوب است به سوی کاراکتر‌های خاکستری برویم؛ اما از آنجایی که اعتقاد دارم در سالیان اخیر در مناسبت‌های فرهنگی و کارهای خانوادگی با آسیب مواجه شدیم نیاز است از این دست فیلم‌ها که به روابط خانوادگی می‌پردازند و چنین ارزش‌هایی را مطرح می‌کنند بیشتر ساخته شود تا ما به موارد از دست رفته بپردازیم. این موارد برایم حائز اهمیت بود تا تصمیم بگیرم در این کار بازی کنم.

رنج آور ترین فیلمی که در زندگی ام بازی کردم سریال سوجان بود

از سختی‌های بازی در سریال سوجان بگویید. آیا بازی در سریال سوجان با سختی همراه بود؟

حمیدرضا نعیمی پاسخ داد: رنج آور ترین فیلمی که در زندگی ام بازی کردم سریال سوجان بود، به این دلیل که در آب و هوای مرداد ماه شمال که به شدت شرجی است و هوا دم دارد ما باید سختی‌های زمستان را در سوجان بازی می‌کردیم. در روز باید لباس گرم و کت می‌پوشیدم و در کنار آتش ادای سردی هوای سرد زمستان را در می‌آوردم و آن فشار هوا باعث می‌شد گاهی از بچه‌های بازیگر یا عوامل درحال کار بیهوش یا دچار گرمازدگی شوند و ما آن‌ها را به بیمارستان برسانیم.

مسئله دیگر طولانی شدن پروژه بود، پروژه‌ای که چشم انداز آن ۷ الی ۸ ماه بود متاسفانه تولید آن دو سال و نیم طول کشید. همچنین متاسفانه نارسایی مالی و اقتصادی باعث شد همه اعضای گروه رنجش داشته باشند و تمام مدت درحال اعتراض به این مسئله باشند و بگویند حالا که در یک پروژه‌ای کار می‌کنیم که دو سال و نیم طول کشیده است وضعیت ما را چه کسی پاسخ می‌دهد؟

این امر باعث شد یک مقدار تنش برای تولید این اثر وجود داشته باشد؛ بنده در سطح جامعه چه در تهران و شهرستان‌ها می‌شنوم که خانواده‌ها با اشتیاق پای این سریال می‌نشینند و آن را تماشا می‌کنند. این امر یک اتفاق خوب برای تلویزیون محسوب می‌شود و تنها چیزی که باعث شد این اتفاق خوب رخ دهد پایداری کارگردان خوب این اثر حسین تبریزی به قیمت از دست دادن سلامتی‌اش بود. روزهایی بود که ما نگران بودیم خدایی نکرده ایشان را بر اثر اتفاقی از دست دهیم و خداراشکر ایشان پایداری می‌کردند تا بتوانند مسائل را پشت سر بگذارند.

مسئله بعدی بچه‌ها بودند که در میان همکاران جز رفاقت و دوستی چیزی نداشتیم، وقتی به هتل یا محل اقامتگاه برمی‌گشتیم سعی می‌کردیم با صحبت و دور هم نشستن دوباره خود را سرحال نگه داریم تا بتوانیم کار کنیم. به هرحال می‌خواهم بگویم همه این موارد برای تولید یک اثر خاص است که اگر قرار باشد تمام این سریال‌ها با شرایط نه چندان مساعدی تولید شوند، انسان‌ها دوام نخواهند آورد و حاضر نیستند به هر قیمتی کار کنند. امیدوار هستم مسئولین هرچه سریع‌تر برای ساخت از این دست فیلم‌ها تلاش کنند و برای هنرمندان این کارها امتیاز قائل شوند تا بتوانند کار کنند.

سوجان داستان گسترده‌تری نسبت به سریال پس از باران دارد

برخی از مخاطبان از شباهت سریال سوجان به پس از باران می‌گویند، از دیدگاه خود شباهت سوجان به سریال پس از باران را چگونه می‌بینید؟

حمیدرضا نعیمی پاسخ داد: اگر شباهتی میان این دو سریال باشد هیچ ایرادی ندارد. خیلی وقت‌ها ما سریال‌های مختلف در جهان را می‌بینیم که به کارهای قبلی شباهت دارند؛ اما بازهم از دیدن آن‌ها لذت می‌بریم. سریال پس از باران سریال خاطره انگیزی است، اما همینکه داستان ما با محوریت زن، مطرح شدن خانواده و در منطقه شمالی کشور می‌گذرد و یک جریان تاریخی در خود دارد، ناخواسته این کدها شباهت‌هایی را به پس از باران به خاطر می‌آورد.

اعتقادم بر این است که سریال سوجان خیلی داستان گسترده‌تر و جزئی پردازانه تری نسبت به سریال پس از باران دارد. بنظرم داستان فرعی سوجان فوق العاده است، ما سه محوریت داستانی از جمله مادر سوجان( روایت ثریا قاسمی است که به چند دهه قبل می‌پردازد)، بعدی داستان حال حاضر قصه در دهه پنجاه است ( قشرهای مختلف در یک مجموعه که روستا را در برمی‌گیرد و هر کدام داستان‌هایی دارند و اختلافات طبقاتی، روانی، روحی، در داستان حضور دارد)، مورد بعدی جامعه شهری است( پای یکی از کاراکترهای اصلی به شهر باز می‌شود و ما از طریق آن‌ خانواده‌های شاهنشاهی را نه در شکل کلیشه ای و بد همیشگی، اتفاقا در یک شکل بسیار منصفانه مشاهده می‌کنیم و قرار نیست یک فرهنگ آلوده و کثیف در ارتش شاه را نشان دهیم. همچنین بنظرم اگر منصف باشیم فیلمنامه فریدون حسن پور یعنی سوجان، یک فیلمنامه جذاب و خوبی است و یکی از دلایل موفقیت سوجان فیلمنامه خوب این سریال به نویسندگی آقای حسن‌پور است.